[vc_row][vc_column][vc_column_text line_height=”30″ animation=”rda_fadeIn”]

سلام بر مولد و میلاد مولا

دشت گونه ها از باران دیدگان، متنعم می شوند آن گاه که دست نیاز، عنایت یار را بکاود و در قنوت عاکفین، قلب ها را به کریم بی نیاز، اهدا کنند.در باغ اعتکاف و در صحن صفا و ساحت سپیده، اشک به امید عبور دلارام می افشانیم و هم آوا با معتکفان معراج، نام خجسته ی علی را ترنم می کنیم.شاکر و شادمان از آنیم که کعبه شکافت و عدالت، شکوفا شد. مباهات ماست که دیوار دل هایمان نیز بشکافد و ذره ای از آفتاب عنایت مولادر آن حلول کند.یاران! به شکرانه ی نزول عشق از سحاب رحمت، سر به آستان دوست سایید و اجلال امیر حماسه به محفل خاکیان، خوش آمد گویید.شکرا که آفتاب فتوّت از افق کعبه دمید و شبنم شرافت بر گلبرگ هستی نشست.همراز نبوت،آغوشاحمدمیکاود و محراب مسجد کوفه را. از کعبه تا بیت المعمور را با قلبشیعیان آذین بسته اند.ولایت کل آمد و کل ولایت ظهور کرد. مولای ما با ولادت خویش کربلا را به ارمغان آورد و سمند حماسه را راهی میدان خلوص و مجاهدت نمود. شعف را به شیعه بخشید و گل تبسم را به رسول یار و فخر آفرینش اهدا کرد.بدر سخاوت تابید. هستی، دوباره بهار را تجربه کرد و بر شانه های خسته زمین، همای سعادت نشست و سایه ی سبز عدالت بر کویر تفتیده ی تاریخ، گسترده شد. جغرافیای مودت و محبت، ترسیم گردید. صدف بیت الله الحرام، رخشا ن ترین گوهر کائنات را به خلقت عطا نمود. نکهت گل از مکه وزید و صاحب ذوالفقار، با وقار آمد. ساقی عطشناکان قسط با ساغر طهور معدلت، پای در حلقه دلخستگان نهاد و نوید سپیده ی وصل، انتشار یافت.دیده بگشایید که خورشید ازخانه ی یار برآمد و بر آسمان و اهل زمین تابید. دل به شکوفه های امید بیارایید که امیر عدل و عاطفه، خرامان به مسند احسان و عنایت دلدار آمد. یاور رسول، جان مصطفی، بشارت بهشت و نسیم احسان عرش و ولایت مطلق و آیت کرامت نازل شد. گرده ی روزگار، بار اندوه بر زمین نهاد و باغ بلیغ احساس، سرشار از عطر نرگس و یاس به تماشای دست افشانی گل ها و غزلخوانی عندلیبان نشست. شبنم شوق بر رخسار نسترن چکید و باران ستاره، ساحت صبح را مصفا نمود و کرانه ی نور را امواج دریای سُرور، سرشار از نمناکی طراوات کرد.حُسن یوسف و اعجاز مسیح و بیضای کلیم و سطوت خلیل و رحمت احمد، جلوه ی مکرر یافت.ای عاشقان و مستغفران در اسحار و معتکفان درگاه یار!سجاده ی سپاس بگسترانید و نماز نیاز ادا کنید و یا علی گویان به استقبال بهار ایمان بیایید و بذر رجاء در مزرع سبز رجب بیفشانید و با مقیمان مقام قدس، همنوا شوید و دل در دست مهرآگین مولا به ودیعت سپارید، که آنک صلای سرخوشان باده پرست است فنای در فتوت حیدر و بقا بر ولای ساقی کوثر.چه خجسته صباحی است زادروز رادمرد میدان عباد؛ آنگاه که از آسمان، فلق می بارد و از هور، سپیده می تراود.امروز در پیاله ی لاله به ناز، نور ناب می ریزند. غنچه ی دل به عشوه باشبنم شوق، رخسار می آراید. از بزم باده نوشان، آوای دف و نوای شعف می آید.
خلوت گزیدگان ملکوت را ببین که چه عاشقانه غزلخوانی کنند.تمامت نور عرش را به یکباره به اهل خاک عطا کرده اند.امروز، آیینه دار فضائل احمد و وارث خصائل انبیاء آمد.امیر غدیر و مولای خداجویان، چونان آیات عشق بر کعبه نازل شد.توحید و ولایت و نور در خانه ی یار به هم برآمدند و به زیارت علی نایل شدند.کعبه، گلدان زیباترین یاس هستی گردید.بهار در گستره ی زمین و آیینه در عرصه ی آسمان گسترد.سپاه سپیده، طلوع طلعت مهر را به نظاره نشست.یا علی!به رواق دیدگان شیعه خوش آمدی!ذوالفقار تو آیه ی عدالت بود و عدالتت سوره ی سعادت.جهاد و عزت و قسط ، آستانبوس سرای پاکت بودند.شهادت، مشتاق تو بود و شجاعت، خاضع درگاهت.بهشت شیعه، خال گونه ی توست یا ابوتراب!تمامی شب های قدر عاشقان، فدای لیلة المبیت تو باد.چشمان سیاه تو لیلة القدر است و ابرویت محراب مستغفرین.دل های ما در سُرور میلادت از شوق، بسان کعبه شکافت و شکوفه ی امیدمان شکفت.یا اباالحسن!سوگند به خاک قدومت که تا قیام قائم آل طه، خاکسار آستان ولایتیم و بر پیمان الهی خویش، پایدار.سلام ساکنان مسکن صدق و ارادت پاک دلدادگان، نثار مقدم قدسی تو باد.سلام شیعه بر قسیم نار و نور، سالار حماسه و حضور، امام شکیبا و شکور. سلام بر مولد و میلادت، سلام بر مشهد و معراجت.ای مولای موحدان و امیر ایمانیان و مقتدای مجاهدان! این کلام عرشی شیعه است که با ولادت با جلالت تو می گوید: « فزت و رب الکعبه »

[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]

0 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟
خیالتان راحت باشد :)

دیدگاهتان را بنویسید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.